در چند سال اخیر جریانی انحرافی با نامهای «احمدالحسن» و «یمانی» از کشور عراق شروع به رشد کرده و در ایران هم هوادارنی یافته است. خوشبختانه در محافل علمی به ادعاهای این افراد که ظاهراً همگی مبتنی بر احادیث است پاسخ داده شده است؛ اما بهنظر میرسد فراتر از مباحث علمی باید نگاهی متفاوت به علل رشد این فرقه منحرف داشته باشیم. برای اطلاع از این موضوع با حجتالاسلام سیدهادی صالحی از اساتید فرق و ادیان به گفتوگو نشستهایم.
جناب آقای صالحی، اگر موافق باشید در ابتدا درباره برخی دلایل ناگفتهی گرایش به جریان یمانی در داخل کشور و حتی جامعه نخبگانی و حوزوی صحبت کنیم. فارغ از استدلالات ظاهراً علمی این افراد، بهنظر میآید برخی مسائل روحی و روانی هم در این بین مؤثر است. لطفاً در این باره توضیح بفرمایید.
درباره علل گرایش افراد به فرق و مدعیان دروغین و بهعبارت دیگر برای بررسی یکی از دلایل موفقیت فرق نوظهور، لازم است از منظر روانشناختی و کمی متفاوت به موضوع نگاه کنیم. اساساً یکی از دلایل – تاکید میکنم یکی از دلایل – گرایش افراد به فرق و ادیان مسألهی روحی و روانی است؛ یعنی فردی که پیرو دین یا مذهبی است، ممکن است به دلایل مختلفی نسبت به دین خود بدبین شود. این دلایل میتواند شامل عملکرد نادرست رهبران آن دین یا حتی مسائل خانوادگی باشد. به هرحال نقطه شروع یعنی فاصله گرفتن یک فرد از باورهای پیشین خود، مسألهای روحی و روانی است. مثلاً یک مسیحی از رفتارهای غیراخلاقی کشیشها منزجر میشود و همین امر در مرحله نخست باعث بدبینی به باورهایش میشود؛ سپس سعی میکند آیین دیگری بیابد.
درباره مستبصرین هم این اصل وجود دارد؛ برخی اهل سنت نسبت به دوگانگیها یا رفتار ناهنجار بزرگان خود دچار زدگی میشوند و بهدنبال حقیقت میروند و انگیزه مطالعه پیدا میکنند دربارهی مذهبی که همیشه مورد مواخذه بزرگان خودشان بوده و با حقایق تشیع آشنا میشوند.
در مسائل سیاسی روز هم همین است؛ گاهی اوقات مثلاً فردی در انتخابات چند دوره قبل نفر سیام لیست تهران میشود و در دورهای با معرفی او تمام لیست سینفره رای میآورد؛ بخش عمدهی این رأی بهخاطر مخالفت با دیگران است.
حال به مسأله احمدالحسن یا همان یمانی بپردازیم؛ به اعتقاد بنده یکی از دلایل رشد اقبال به این مدعی، خوف علاقهمندان به امام زمان از ایجاد نظامی در عرض مهدویت است. این موضوع بسیار حساس است. متأسفانه در دو دهه اخیر موضوع حاکمیت دینی و به تبع آن ولایت فقیه در کشور عراق درست معرفی نشده است و دستهایی هم در کار بوده تا این اصل را بهگونهای دیگر بنمایانند. این زعم نادرست با توجه به چاشنی ضدعجم و ضدایرانی بودن برخی از جماعت عراقی، باعث خوف از ایجاد یک حکومت در عرض مهدویت شده است.
دقیقاً در همین خلأ پیشآمده مشاهده میکنیم که فردی ادعای واسطه ظهور امام زمان را دارد؛ اما نه با محور قرار دادن خود؛ بلکه خود را زمینهساز ظهور حضرت ولی عصر معرفی میکند و ظاهراً برای خود هیچ جایگاه و شأنی هم قائل نیست؛ اما در مقابل، برخی مدافعین ولایت فقیه او را حتی منصوب خداوند معرفی میکنند. خب در چنین شرایطی اقبال افراد به این مدعی قابل پیشبینی است.
اگر دقت کرده باشیم نوک پیکان حملات احمدالحسن ابتدا بهطرف مراجع و سپس ولی فقیه است. استدلال او هم این است که مراجع تقلید که کلاً فلسفه وجودیشان بهخاطر غیبت امام زمان است، الان دیگر خود را قدرتی همعرض امام زمان میدانند. به همین دلیل او این مسأله را محور هجمه به مراجع قرار داده است.
لینک اصلی
http://almahdyoon.ir/interview/229-raveshha
لینک های مرتبط
http://fa.abna24.com/cultural/millenarianism/archive